این هفته میخایم راجع به خیانت صحبت کنیم.اصلا اول ببینیم چند نوع خیانت
داریم،هر چی فکر کردم خیانت عشقی رو یادم اومد خیانت عشقی از حیطه
ی تخصصی ما خارجه اما به هر حال اون کسی که خیانت میکنه حتما یه دلیل
قانع کننده یا حداقل یه دلیل صرفا برای توجیه کار زشتش داره،این از این. به
نظر من خیانت بزرگترین نابودکننده اعتماد بین افراد است که برگشت از آن
بسیار دشوار یا غیرممکن است. چون خیانت نه تنها دروغ است بلکه
سوءاستفاده کامل از اطمینان و اعتماد طرف مقابل است.
خیانت معمولاً با دروغ هم همراه است—پس گناه دوچندان می شود، چون
فرد نه تنها خیانت میکند، بلکه برای پوشاندن خیانتش، دروغ هم می گوید. و
رفته رفته این دروغ ها بزرگتر می شوند و سوءاستفاده از اعتماد طرف مقابل
بیشتر می شود و به همین ترتیب است که برگشتن از خیانت را دشوار یا
غیرممکن می کند و دیگر شانسی برای "اجازه دادن بدون ترس و واهمه" نیست.
در خیانت این نفس خیانت نیست که آسیب می رساند، این نابود شدن اعتماد
بین طرفین، از دست رفتن اطمینان، و تغییر دیدگاه فرد نسبت به طرف خود
است که قلب او را می شکند و خشم را در او به وجود می آورد.
در این زمانهاست که خاطرات خوبتان از شما دور می شود چون حقیقت دیده
شما را تغییر می دهد. این خیانت نیست که شما را داغان می کند، این از بین
رفتن رویاها، از دست رفتن اطمینان، و از دست رفتن اعتماد هاست این دیدن
طرفتان از زاویه ای جدید است که باعث می شود از او متنفر شوید.
متنفر شدن از کسی کمتر از اینکه بگویید، "دیگه دوستت ندارم"، کمتر از اینکه
بگویید، "من بهت اعتماد داشتم ولی دیگه ندارم" اذیتتان می کند.
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10